همچنان که دانشمندان مهارتهایشان را توسعه میدهند و برای خودشان نامی میسازند، بسیار احتمال میرود که از آنها برای بررسی و داوری مقالهها دعوت شود. این یک مهارت مهم و خدمتی بزرگ به جامعه علمی است. شیب یادگیری این مهارت با دانستن یک سری نکات تندتر میشود.
نوشتن یک داوری و انجام یک داوری خوب نیاز به تخصص در زمینه علمی، دانستن روشهای پژوهشی، ذهن انتقادی، توانایی ایجاد عدالت و ساخت بازخورد، و حساسیت نسبت به احساسات مولفانی است که مقاله را نوشتهاند. در اینجا بینشها و توصیههایی از محققان برتر رشتههای مخلتلف دنیا آورده شده است. پاسخها برای اینکه واضحتر باشند ویرایش و خلاصه شدهاند. هر سوال و نکتهای که داشتید در بخش نظرات اضافه کنید.
وقتی از شما دعوت به داوری یک مقاله میشود، برای پذیرفتن این دعوت چه چیزهایی در نظر میگیرید؟
چهار عامل در نظر میگیرم: آیا به اندازه کافی دانش در مورد موضوع ارائه شده برای یک داوری هوشمند دارم؟ آیا علاقه به موضوع این پژوهش دارم؟ آیا با هر تضاد منافعی در این رابطه راحت هستم؟ و آخر اینکه آیا وقت دارم؟ اگر پاسخ هر چهار سوال بله بود، معمولا داوری را میپذیرم.
کریس چمبرز، پروفسور علوم اعصاب شناختی در دانشگاه کاردیف در بریتانیا
هنگام پذیرفتن داوری یک مقاله بسیار هوشمندانه عمل میکنم، من این کار را چشم در برابر چشم میدانم. چون خودم پژوهشگری فعال هستم و وقتی مقالهام برای پذیرش میفرستم، امیدوارم داوریها مفید باشد و نظرات سازنده داده شود. دقیقا همین حس را وقتی که میخواهم آثار بقیه را داوری کنم دارم.
به طور پیشفرض دعوت داوری را قبول میکنم، مگر اینکه مقاله واقعا خارج از حوزه من باشد و یا حجم کارهایم اجازه ندهد. تنها عامل دیگری که بدان توجه میکنم تمامیت علمی ژورنال است. نمیخواهم برای ژورنالی داوری کنم که فرایند داوریش عادلانه نیست.
اوا سلنکو، مدرس ارشد روانشناسی کار در دانشگاه لاسبروت بریتانیا
اگر اثر شامل سیستم یا روشی باشد که در آن تخصص دارم، بیشتر اوقات داوری را قبول میکنم. همچنین یک مقاله را تنها وقتی داوری میکنم که وقت کافی داشته باشم.
برای هر مقاله، حداقل چند مقاله منتشر شده را بررسی میکنم. از بعضی داوران شنیدم که بیشتر تمایل دارند دعوت داوری از ژورنالهای معتبر و مشهور را بپذیرند و احساس بدی از رد کردن دعوت ژورنالی خاصتر ندارند. این کار باعث میشود تا سردبیران مجلات کم معتبرتر کارشان سخت شود، برای همین بیشتر تمایل دارم این ژورنالها را داوری کنم. مقالههایی که ممکن است هرگز اسم نویسندهشان را نشنیده باشم، و مخصوصا اگر از یک کشور کم توسعه یافته باشد بیشتر داوری آنها را میپذیرم. این کار را میکنم چون سردبیران این ژورنالها برایشان سخت است داوری مناسب برای مقالهها گیر بیاورند و چون مردمی که عمیقا به جامعه پژوهشی ما متصل نیستند نیز شایسته بازخورد با کیفیت هستند.
تری مکگلین، پروفسور زیست شناسی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در دومینگوئزهیلز
معمولا ابتدا ارتباط آن با تخصصم در نظر میگیرم. اگر مقالهای خارج از حوزه پژوهشیم باشد، داوریش را نمیپذیرم، چون ممکن است نتوانم داوری درستی انجام دهم. با این حال تمایل دارم حوزه تخصصیم برای داوری مقالات گسترده تعریف کنم. همچنین به ژورنال نگاه میکنم. بیشتر تمایل دارم ژورنالهایی که مقالاتشان را خواندهام یا مقالههایم در آن منتشر شده است را داوری کنم.
جان پی. والش، استاد سیاست عمومی در موسسه فناوری جورجیا در آتلانتا
زمانی که داوری را پذیرفتید، چه رویکردی برای مقاله به کار میگیرید؟
هرگز برای داوری، مقاله را چاپ نمیکنم، ترجیح میدهم با نسخه الکترونیکی کار کنم. همیشه مقاله را از شروع تا پایان میخوانم و نظراتم را در فایل pdf میگذارم.
دنبال شاخصهای کیفتی پژوهشی خاص هستم، از خودم میپرسم: آیا نوشتههای پسزمینه و اساسی این مطالعه به وضوح بیان شدهاند؟ آیا فرضیه به طور منطقی از کارهای قبلی دنبال میشود؟ آیا روشها قوی و کنترل شده هستند؟ آیا تجزیه و تحلیل مناسبی گزارش شده است؟ (معمولا خیلی به استفاده-و سوء استفاده- از آمارهای مکرر توجه میکنم.) آیا نتایج شفاف و دسترس پذیر ارائه شدهاند؟ قسمت بحثها برای یافتن زمینه چقدر توسعه داده شده و چه تعادلی بین تفسیر و تفکر مفید در برابر مطالب طولانی خسته کننده وجود دارد؟
چمبرز
ناخودآگاه یک چک لیست دنبال میکنم. اول، آیا خوب نوشته شده است؟ که معمولا در بخش روشها مشخص میشود. (سپس بخشهای قابل فهم مقاله را میخوانم، تلاش نمیکنم انرژیای برای فهمیدن آن صرف کنم، اما در داوریم واقعا ابهاماتی با مولف مییابم.) باید ایده خوبی از فرضیه و زمینه متن در چند صفحه اولی به دست بیاورم و به فرضیه توجه میکنم که چقدر جالب و مهم است.
سپس بخش روشها را بسیار دقیق میخوانم. روی آمارها تمرکز نمیکنم- یک ژورنال با کیفیت باید داوری آماری حرفهای برای هر مقاله پذیرفته شده انجام داده باشد- اما همه منطقهای دیگر طرح مطالعه را ملاحظه میکنم تا ببینم آیا به آسانی یک نقص کشنده درون آن پنهان شده است. بیشتر تمرکزم روی اعتبار است: آیا این متدولوژی میتواند به سوالها پاسخ بدهد؟
سپس بررسی میکنم که چطور نتایج قانع کننده شدهاند و چطور از توصیفات مواظبت شده است. هر جایی که شکّم را برانگیزد اسلاپ میکنم.
در بخش بحثها روی زمینه متن تمرکز میکنم و بررسی میکنم که چقدر ادعای نویسندهها با دادهها پشتیبانی شده است.
این کارهایی است که همیشه در هر زمان و در هر سطحی انجام میدهم. واقعیت را میخواهم که با دادهها پشتیبانی شده است نه حدس و نظر و گمان.
مایکل کالاهام، محقق و پزشک مراقبتهای اضطراری در دانشگاه کالیفرنیا، سان فرانسیسکو
بیشتر ژورنالها دستورالعملخاصی ندارند، بنابراین فقط مقاله را میخوانم. معمولا با چکیده شروع میکنم، نگاهی به تصاویر میاندازم و سپس مقاله را به شیوه خطی میخوانم.
نسخه دیجیتال مقاله را با یک فایل واژه پرداز باز میخوانم، لیست «موارد پر وزن» و «موارد کم وزن» تهیه میکنم و یادداشتها و نکتههایم را همچنان که پیش میروم مینویسم.
چند چیز هست که مطمئنا آنها را نشانه گذاری میکنم، اگر چه بیشتر زمینهها را به خوبی پوشش میدهم. ابتدا بررسی میکنم که پرسش چگونه متناسب با وضعیت کنونی دانش ما است. دوم، میاندیشم که چطور روی سوال اصلی در متن کار شده است. ( در رشته من، نویسندهها برای فروش گسترده اثرشان زیر فشار هستند، و شغل من به عنوان یک داور، بررسی اعتبار ادعاهای آنها است.) سوم، مطمئن میشوم که طرح روشها و تجزیه و تحلیلها مناسب هستند.
مکگلین
ابتدا، نسخه چاپی از مقاله تهیه میکنم سعی میکنم با طرح پرسشهایی احساس کلی نسبت به مقاله به دست بیاورم. این مقاله در مود چیست؟ چگونه ساختاربندی شده است؟ همچنین به شکلها و تصاویر توجه میکنم که چقدر خوب طراحی و سازماندهی شدهاند. سپس با دقت کل مقاله را بررسی میکنم.
هنگامی که به اعماق مقاله رسیدم، ابتدا تلاش میکنم که ببینم آیا به همه مقالههای مهم در ارجاعها استناد شده است که اغلب به کیفیت خود مقاله بستگی دارد.
سپس مستقیم سوی مقدمه میروم. در این قسمت میتوان فهمید که چقدر نویسندگان تمام پیشزمینهها موضوع را ملاحظه کردهاند. بعد از آن ملموس بودن آزمایشها و دادهها را بررسی میکنم. توجه میکنم که تا چه اندازه نویسندهها آزمایشها را با دقت طراحی و انجام دادهاند و چقدر تجزیه و تحلیلها و تفسیرهای درستی برای ارائه نتایج در یک روش قابل فهم ارائه دادهاند. همچنین بسیار مهم است که نویسندهها باید شما را در کل مقاله با توضیح هر جدول، شکل و هر تصویری، راهنمایی کنند.
من از یک برجستهگر و یک قلم دیگر استفاده میکنم، بنابراین پس از اینکه مقاله را خواندم، مقاله رنگی میشود. در کنار اینها از یک برگه اضافی برای یادداشتهایم استفاده میکنم
ملانی کیم مولر، دکترای شیمی عالی دانشگاه فنی کایزرسلاترن آلمان
ابتدا خودم را با مقاله آشنا میکنم و نوشتههای مرتبط با آن را میخوانم تا مطمئن شوم که مقاله با دامنه علمی بزرگتر منسجم است.
سپس بخش به بخش را مو شکافی میکنم، اگر پیوند گم شده و یا ضعیف وجود داشت آن را یادداشت میکنم. همچنین تناقصها را در تجسم حقایق و مشاهدهها بررسی میکنم.
بررسی میکنم که آیا ویژگیهای دقیق منابع و تجهیزات مورد مطالعه توصیف شدهاند. شایستگی اندازه مثالها و کیفیت شکلها را میسنجم و ارزیابی میکنم که چقدر یافتههای اصلی مقاله به درستی در بخش تکمیلها کامل شدهاند و چه اندازه نویسندهها به درستی راهنمای پذیرش ژورنال را رعایت کردهاند.
کریستانی گری، محقق فوق دکتری در دانشگاه علوم زمین- تجربی توکیو
مقاله را چاپ میکنم، چون نظر گذاشتن روی صفحههای کاغذی راحتتر از خوانهای الکترونیکی است.
در ابتدا به دقت مقاله را میخوانم، سعی میکنم استدلال نویسندهها را دنبال کنم و بتوانم گام بعدی را پیش بینی کنم. در گام اول، تلاش میکنم اگر بتوانم ذهنی روشن داشته باشم.
چکلیست رسمی ندارم، اما یک تعداد سوالها است که از آنها استفاده میکنم. آیا استدلال نظری ملموس است؟ آیا به دانش ما کمک میکند یا شراب کهنه در باتریهای جدید است؟ آیا زاویهای وجود دارد که نویسندهها از آن چشم پوشیدند؟ گاهی وقتها هم نیاز میشود که بعضی منابع پس زمینه از جمله منابعی که در مقاله استناد شده است را مطالعه کنم.
سپس دست به حفاری بخش نتایج و روشها میزنم. آیا برای آزمون فرضیه و پرسش پژوهش از روش مناسبی استفاده شده است؟ آیا روشی بهتر برای آزمون فرضیه و تجزیه و تحلیل نتایج وجود دارد؟ آیا تجزیه تحیلها عادلانه و مناسب است؟ آیا میتوانم نتیجهها را با استفاده از اطلاعات روشها و توصیفات تحلیلی تکرار کنم؟ همچنین به دقت به توضیحات نتایج نگاه میکنم و بررسی میکنم که چقدر نتایج منطقی ترسیم شدهاند و در ارتباط با منطق کلی مقاله هستند. اگر جنبهای در مقاله بود که با آن آشنا نبودم، سعی میکنم موضوعات یا نتایج دیگر همکاران را بخوانم.
سلنکو
مقدار زمان منطقی برای بررسی شکلها صرف میکنم. به طور کلی کیفیت را میسنجم. گاهی اوقات شکلها موجب ایجاد سوال در رابطه با روشهای استفاده شده برای جمع آوری یا تحلیل دادهها میشوند، یا از یافتههای گزارش شده در مقاله پشتیبانی میکنند و گواهیها را روشنتر میسازند.
همچنین میخواهم بدانم که چقدر دست آوردهای نویسندگان به اندازه کافی توسط نتایج پشتیبانی میشود. دست آوردهایی که اغراق آمیز یا همگام با یافتههای منفی بودند در داوریم و پیشنهاداتم تاثیر دارند.
دانا بوتمن، استاد نورولوژی، و گوش و حلق دانشکده پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز در بالتیمور، مریلند
معمولا مقاله را روی کامپیوتر میخوانم. ابتدا چکیده را میخوانم تا تصویر کلی از مقاله به دست بیاورم. سپس کل مقاله از شروع تا پایان میخوانم. در طول خواندن یادداشتهایم را مینویسم. از خودم میپرسم که آیا پژوهش درست است؟ و چطور میتواند بهتر شود؟ در واقع میخواهم ببینم که چقدر سوال پژوهش پر انگیزه هست، چقدر تحلیلهای فنی درست هستند، و مهمتر از همه اینکه چه اندازه ادعاها در مقاله پشتیبانی میشوند.
والش
جنبههای اصلی که ملاحظه میکنم، تازگی مقاله و تاثیر زمینهای بودن آن است. همیشه از خودم میپرسم که این مقاله در رابطه با چه موضوعی است، این مقاله چه پیشرفتهای جدیدی را اضافه کرده یا چه سهمی در پیشرفتها دارد.
سپس رویهای را دنبال میکنم که در ارزیابی مقاله کمکم میکند. ابتدا رکوردهای انتشاراتی نویسندهها در پابمد چک میکنم تا بدانم این نویسندهها چقدر با تجربه هستند. همچنین در نظر میگیرم که چه اندازه مقاله حاوی مقدمه خوب و توصیفات هنری مناسب است، اینها مشخص میکند که نویسنده چه اندازه دانش خوبی از زمینهاش دارد.
دوم به نتایج توجه میکنم و بررسی میکنم که چه اندازه با دیگر مطالعههای منتشر شده مشابه مقایسه شده است.
سوم بررسی میکنم که چقدر نتایج یا متدولوژی مطرح شده و برنامههای گسترده بالقوه مرتبط است. چون به نظرم خیلی مهم است.
در آخر، ارزیابی میکنم که آیا متدولوژی استفاده شده مناسب است. اگر مولفان، نرمافزار یا ابزاری جدید ارائه داده بودند، دقیق آن را آزمایش میکنم.
فاطمه الشهرور، رئیس واحد بیوانفورماتیک برنامه پژوهش کلینیکی در مرکز ملی پژوهش سرطان اسپانیا، مادرید
در مورد پیشنویس داوری چه کاری انجام میدهید؟ آیا امضایش میکنید؟
با استفاده از کپی مقاله هر سوالی که داشتم را نشانهگذاری میکنم، خلاصهای از اینکه مقاله در مورد چه چیزی است و چه احساسی نسبت به استواری مقاله دارم مینویسم.
سپس تمام نکات اصلی که در خلاصهام نوشتم جزئیاتش را در مقاله بررسی میکنم. شماره پاراگراف و صفحه مقاله در خلاصهام وارد میکنم. در آخر لیست واقعا کوچکی از چیزهایی دارم که سعی میکنم آن را حداقل نگه دارم.
سپس معمولا به وسیله پیشنویسم اولیم، به مقاله نشانهدار شده دوباره نگاهی میاندازم تا مطمئن شوم چیز مهمی جا نگذاشتهام. اگر احساس کردم که منابع خوبی در مقاله است، اما نیاز به کار بیشتری دارد، نکتههای مروری خاص و نسبتا طولانی که مولفان نیاز است آنها را انجام بدهند مینویسم. اگر مقاله مشکلات وحشتناک یا مفاهیمی اشتباه در برداشت، آنها را مشخص میکنم، اما کار زیادی برای پیشنهاد برطرف کردن هر نقص انجام نمیدهم.
هرگز از داوری ارزشی یا ارزش-صفتی استفاده نمیکنم. هیچ چیزی «کثیف» یا «مزخرف» و هیچ کسی «بیکفایت» نیست. با این حال، به عنوان یک نویسنده ممکن است دادههای شما ناقص باشد، یا ممکن است از تناقضی بزرگ در نتایجتان غفلت کرده باشید، یا ممکن است خطاهای عمدهای در طرح مطالعهتان داشته باشید. امیدوارم، توضیحاتم برای بهتر شدن مقاله مفید باشد.
در کل، میخواهم به ارزیابی از مطالعهای برسم که عادلانه، هدفمند و به اندازه کافی قانع کننده هم برای مولفان و هم برای سردبیر است. برای هر انتقاد یا پیشنهاد مهم سعی میکنم به دلیلی واقعی یا برخی مدارک استناد کنم. بعد از تمام اینها حتی اگر شما متخصصی منتخب باشید، سردبیر تصمیم میگیرد که چقدر داوری شما را باور کند.
– کالاهام
از حاشیه نویسیهایی که در PDF ایجاد کردم برای نوشتن داوریم استفاده میکنم. با این روش هرگز وقتی دارم مقاله میخوانم چیزهای اشاره شده فراموش نمیکنم.
به غیر از مواردی که ژورنال از فرمت داوری ساختار یافتهای استفاده کند، معمولا داوریم با جمله کلی از درکی که از مقاله پیدا کردم شروع میکنم و در یک پاراگراف ارزیابی کلی را نشان میدهم.
سپس در مورد هر بخش با لیست کردن سوالات یا نگرانیهای اصلی، نظرم را مشخص میکنم. وابسته به اینکه چقدر زمان دارم، گاهی اوقات یک بخش را با کامنتهای کوچکی پایان میدهم. برای مثال، ممکن است خطاهای گرامری و تایپی را مشخص کنم، اگرچه زیاد بدان توجه نمیکنم این کار وظیفه نویسندگان و ویراستارهاست تا نوشتهای روشن تضمین کنند.
سعی میکنم داوریم سودمند باشند. یک داوری در درجه اول به سردبیر برای تصمیم گرفتن در رابطه با انتشار مقاله کمک میکند. همچنین تلاش میکنم داوریم برای نویسندگان هم مفید باشد. همیشه داوریم را به عنوان فردی که با دانشمندان به صورت شخصی گفتگو میکنم مینویسم. به شدت سعی میکنم از نظرات بیادبانه یا تحقیرآمیز دوری کنم.
از روی علاقه، همیشه داوریهایم را امضا میکنم. باور دارم که این کار فرایند داوری را شفافتر میکند و به من کمک میکند تا خط مشی کیفیت ارزیابیهایم با پاسخگویی شخصی بهبود ببخشم.
– چمبرز
میخواهم با ارائه داوری بیطرفانه و متعادل، قوتها و ضعفهای مقاله و چگونگی بهبودی آن را مشخص کنم تا به نویسندهها برای بهبود مقالهشان و به سردبیر برای فرایند تصمیمگیری کمک کنم.
بعد از اینکه خواندن مقاله را تمام کردم، پس از یک روز سعی میکنم تصمیم بگیرم که واقعا کدام جنبهها مهم هستند. بدین شکل همچنان که پیشنویس داوری را مینویسم میتوانم بین موضوعات اصلی و جزئی تمایز قائل شوم و آنها را موضوعی گروهبندی کنم.
داوری من معمولا با خلاصه کوتاه و برجسته کردن قوتهای مقاله قبل از لیست کردن ضعفها شروع میشود. تلاش میکنم به هر انتقاد به وسیله شماره صفحه یا نقل قولی از مقاله پیوند دهم تا تضمین شود که استدلالهایم قابل فهم است. همچنین اگر فکر کردم که چیزی باید متفاوت انجام شود به آثار دیگران و یا آزمونهای آماری برای اثبات حرفهایم ارجاع میدهم.
تلاش میکنم داوریم با نشان دادن روشهایی برای بهبود جنبه مشکلها سازنده باشد. سعی میکنم لحن نوشتههایم آرام، دوستانه بیطرف و واقعی باشد. آسان نیست، مخصوصا اگر چیزی را کشف کنم که نقص جدی در مقاله باشد.
با این حال، میدانم که بودن در پایان دریافت یک داوری کاملا استرسزا است و نقد چیزی که نزدیک به قلب یک شخص است به آسانی میتواند ظالمانه فهمیده شود. تلاش میکنم داوریم را با لحن و شکلی بنویسم که بتوانم اسمم را در آن بگذارم، اگرچه داوری در رشته من معمولا امضا نمیشود.
– سلنکو
هدف من فراهم آوردن تفسیر قابل فهم از کیفیت مقاله است که بتواند برای نویسندهها و سردبیر مفید باشد. فکر میکنم که رهیافت بیشتر داوران شناسایی نقصهای موجود در مقاله است. اما من تنها به نقصهای اصلی اشاره میکنم و مطمئن میشوم که داوریم سازنده است. اگر به مشکل یا نگرانی اشاره کردم به اندازه کافی مدارک و منطق میآورم که نویسندهها نتوانند بگویند «خوب، این درست نیست» یا «این عادلانه نیست.» به صورت محاورهای و واقعی کار میکنم و اظهار نظرهایم از جملات واقعی مشخص میکنم.
قبلا داوریهایم را امضا میکردم، اما دیگر این کار را نمیکنم. اگر داوریتان را امضا کردید در طول سالها همکاران شما داوریهایی با نام شما دریافت میکنند. حتی اگر داوریتان بسیار با کیفیت، عادلانه و علمی باشد باز هم بعضی همکارنتان ممکن است کمتر قدردان محتوای داوریتان باشند. اگر مقالهای شناسایی کردید که خطای قابل توجهی داشت که قابل رفع شدن نیست، نویسندههای مقاله برایشان سخت است که کینهای به دل نگیرند. دانشمندان بسیاری را میشناسم که در اوایل کار حرفهایشان با امضای داوریهایشان سوختند.
-مکگلین
داوری من با پاراگراف خلاصهای از مقاله شروع میشود. سپس لیست نکتهها برای نظرات عمده و و نظرات جزئی تهیه میکنم.
نظرات عمده میتواند شامل اشاره به عدم کنترلی که میتواند دستآوردهای مولفان را خراب کند یا آزمایش مهمی که میتواند به این موضوع کمک کند باشد. اگرچه انجام آزمایش بسیار دشواری که فراتر از محدوده مسئله است پیشنهاد نمیکنم.
نظرات جزئی میتواند شامل اشاره کردن به برچسپ گذاری اشتباه شکل یا غلطهای املایی باشد که معنای عمومی یک کلمه را تغییر میدهد.
در کل تلاش میکنم نظری بدهم که مقاله را قویتر کند. لحن داوریم رسمی، علمی و شخص سوم است. اثر را انتقاد میکنم نه نویسندهها را. اگر نقص یا نگرانی مهمی وجود داشت، تلاش میکنم با ارائه مدارک در گفتن آن صادق باشم.
سارا وانگ، دکترای زیستشناسی سلولی و مولکولی دانشگاه میشیگان، آن آربو
با ایجاد لیستی از نقاط قوت و ضعف اصلی مقاله شروع میکنم و سپس بدنه مقاله با جزئیات بررسی میکنم. اغلب به حاشیه نویسیهایم در نسخه آنلاین برمیگردم. مستقیم و مختصر تا آنحایی که ممکن است بین عیبهای اصلی و جزئی تمایز قائل میشوم.
زمانی که توصیههایم را بررسی میکنم، سعی میکنم توصیههایم واضح باشد و حتی اگر مقاله برای انتشار رد شود نویسندهها بتوانند از پیشنهادها سود ببرند. تلاش میکنم به حقایق بچسپم، برای همین لحن نوشتهام گرایش به بیطرفی دارد. قبل از پذیرش داوری بررسی میکنم که چقدر با اینکه نویسندهها من را به عنوان منتقد و عیبجو بشناسند راحت هستم. با گذشتن از این «آزمون هویت» میتوانم مطمئن شوم که داوریم به اندازه کافی منصفانه است.
– بوتمن-ریچ
فرمی از خلاصه استدلالها در مقاله تهیه میکنم. خلاصه کنشهایم را دنبال میکنم و سپس به یک سری نکتههای خاص که مد نظرم است بیشتر توجه میکنم.
بیشتر سعی میکنم ادعای نویسندهها در مقاله که قانع کننده نیست را بشناسم و بررسی میکنم که نویسندهها در مقاله چه رهنمودهایی برای حمایت از ادعایشان دارند.
اگر مقاله جالب بود (حتی اگر خواستم ردش کنم) جزئیات مروری دقیقی فراهم میکنم، چون میخواهم نویسندهها را تشویق به توسعه مقالهشان (یا شاید، انجام مقاله جدید تنها با چند خط پیشنهاد در داوریم) کنم.
لحن من مانند شخصی است که تلاش میکند سازنده و مفید باشد، البته نویسندهها ممکن است این ویژگی را دوست نداشته باشند.
والش
سعی میکنم بیطرف، خواننده کنجکاو و کسی که میخواهد جزئیات بیشتری درک کند باشم. اگر با بعضی چیزها موافق نبودم به نویسندهها پیشنهاد میکنم که مقاله را محکمتر یا دسترسپذیرتر بسازند. میخواهم بازخورد صادقانهای از نوعی که خودم برای مقالهام انتظار دارم به آنها بدهم.
– مولر
با ایجاد خلاصهای از نتایج و دست آوردها به روشی که نشان دهد مقاله را فهمیدم و عقیده کلی در موردش دارم شروع میکنم. جاهایی که مقاله قشنگ نوشته شده و از گرامر و ساختار درستی استفاده شده است برجسته میکنم و نظراتم را مینویسم.
سپس داوریم را به دو بخش لیستی تقسیم میکنم. ابتدا نکات ضروری که مولفان باید بهتر روی آن کار کنند و مقاله را با کیفیتتر و تازهتر نشان دهند لیست میکنم و سپس نکات جزئیتر مثل غلطهای املایی و قالب شکلها را لیست میکنم.
وقتی که شما انتقادهایتان را ارائه میدهید نظرات شما باید صادقانه باشد، اما همیشه باید همراه با احترام و پیشنهاد برای بهبود مقاله باشد.
کی و چگونه، تصمیم میگیرید نظر نهایی در رابطه با مقاله بدهید؟
– الشهور
بعد از کامل کردن پیشنویس تصمیم میگیرم. معمولا پس از یک روز داوریم را میخوانم و قبل از اینکه تصمیمی بگیرم مطمئن میشوم که عادلانه و متعادل است.
بوتمن-ریچ
معمولا تا زمانی که کل مقاله را نخواندم تصمیم نمیگیرم. گرچه برای مقالههای ضعیف همیشه لازم نیست هر چیزی را خواند.
چمبرز
اگر ژورنال یکی از گزینههای پذیرش، اصلاح یا رد را بخواهد من هم یکی از این گزینهها را به ژورنال میدهم. این تصمیم به وسیله سردبیر گرفته میشود و کار من به عنوان یک داور فراهم آوردن گزارشی با جزئیات برای کمک به سردبیر است.
مکگلین
وقتی دارم یاداشتها را مینویسم تصمیم میگیرم. اگر اشتباهات جدی یا بخشهای گم شدهای وجود داشت پس توصیه نمیکنم که مقاله انتشار یابد. معمولا همه چیزهایی که بدان توجه کردم خوب یا بد مینویسم، بنابراین تصمیم من متاثر از طول محتوای داوریم نیست.
مولر
بیشتر مقالهها چند بار قبل از اینکه برای انتشار پذیرفته شوند رد یا برای اصلاح فرستاده میشوند.
در کل اگر مقالهای اصیل و تازه باشد که با روشی محکم بیان شده است پیشنهاد «بازبینی و تایید» میدهم. با این حال اگر مکانیسم آزمون واقعا دانش جدیدی فراهم نمیآورد یا اگر روش و طرح مطالعه کیفیت کافی نداشته باشد امیدم برای مقاله کم میشود.
طول محتوای داوریم مرتبط با خروجی تصمیمم نیست. معمولا داوریهای طولانی در اولین دور فرایند مرور مینویسم و معمولا پس از آنکه کیفیت مقاله بهتر شد طول محتوای داوریم کمتر میشود.
– سلنکو
توصیههای انتشار باینری نیست. اگر مقاله، مقاله اصلی در رشتهاش باشد و تنها ۵ درصد از خوانندگان ژورنال ممکن باشد به این مقاله نگاه بیندازند این نمیتواند معیاری برای رد این مقاله باشد.
هرگز نمیدانیم که دقیق چه یافتههایی در طول این چند سال یافت شده است. بسیاری از مطالعههای ناب برای چندین سال آشکار نمیشوند. بنابراین تنها میتوانم بگویم که باور دارم این مقاله برای امروز انتشارات مفید است.
کالاهام
اگر پژوهش ارائه شده در این مقاله نقصهای جدی داشته باشد معمولا ردش میکنم، مگر اینکه با چند اصلاح مناسب بتوان نقصهایش برطرف کرد. همچنین اگر توضیحات نویسنده نتواند مطالعه و یافتههایش به یک خواننده آگاه بفهماند و متقاعدش کند، این مقاله هنوز شرط پذیرش انتشار در ژورنال کسب نکرده است.
والش
توصیه من برعکس طول نوشته داوریم است. برای مقالههای خوب نوشتههای داوریم کوتاه است.
– گیری
چه قدر طول میکشد تا یک مقاله را داوری کنید؟
از پنج دقیقه برای مقالهای که مشکلات واضح و جدی دارد تا نصف روز برای یک مقاله جالبی که بعضی از جنبههایش را نمیفهمم.
گاهی اوقات، با مقالهای مواجه میشوم که مشکلات بالقوهای برای انتشار دارد که فکر میکنم نمیتوانم در نصف روز آن را داوری کنم. در این موارد مقاله را با توضیحات به ژورنال برمیگردانم و پیشنهاد میکنم که متخصصی نزدیکتر به جنبههای پژوهش آن را داوری کند.
نیکلو سپادلین، استاد نظریه مواد موسسه فدارل سوئیس در زوریخ
معمولا چند ساعت. بیشتر خواندن مقاله و نکتهبرداری زمان میبرد. زمانی که نکتهها را نوشتم، نوشتن خود داوری کمتر از یک ساعت طول میکشد.
والش
نوشتن یک داوری خوب میتواند خیلی زمانبر باشد. گاهی اوقات تمام یک روز کاری و گاهی اوقات حتی بیشتر. مخصوصا خواندن جزئی و هم حس شدن با مقاله زمان زیادی میخواهد.
همچنین بعضی اوقات متوجه میشوم که بعضی چیزها کاملا درست نیست و انگشتم را رویش میگذارم تا زمانی که مقاله را کامل بفهمم.
سلنکو
چند ساعت. حتی اگر از دست آوردهایم مطمئن باشم از دو نشست استفاده میکنم. مقداری فاصله بین داوریها میتواند مفید باشد.
کالاهام
معمولا یک یا دو روز، شامل خواندن اطلاعات پشتیبان
مولر
تقریبا همیشه یک نشست برای داوری استفاده میکنم. وابسته به طول مقاله ۱ تا ۵ ساعت متفاوت است.
چمبرز
در تجربههایم، مهلت ارسال داوری معمولا بین سه روز کاری تا سه هفته است. به عنوان یک قاعده کلی، ۲۰٪ اول از زمان داوری به مرور کلی مقاله اختصاص میدهم، ۴۰٪ دوم را به نوشتن پیشنهادها و نظرات ، ۳۰٪ سوم به بررسی رعایت راهنمای ژورنال توسط نویسندگان و استفاده مناسب از اصطلاحات، و ۱۰٪ آخر هم به مرور داوریم اختصاص میدهم.
گیلیری
برای پژوهشگرانی که در فرایند داوری تازهکار هستند چه توصیهای دارید؟
بسیاری از داوران به اندازه کافی مودب نیستند. خیلی خوب است که چیزهایی که با آن موافق نیستید را بگویید. بعضی وقتها در داوریم میگویم، «من با این تفسیر نویسندهها موافق نیستم، اما از نظر علمی معتبر است و مناسب است که در فضای ژورنال در مورد این استدلال بحث شود.»
اگر در طول داوری سوالی برایتان پیش نیامد مردد نباشید، با سردبیر تماس بگیرید و بگویید که داوری را انجام دادید. همچنین اگر دعوت داوری را نپذیرفتید به او اسامی داورهای پیشنهادی مثل دانشجویان دکتری ارشد و پسادکتری بدهید. آنطوری که تجربهام میگوید، بعید میدانم داوری ضعیفی انجام دهند. آنها احتمالا از این دعوت بیشتر استقبال میکنند و به عنوان یک دانشمند ارشد غرق در درخواستهای داوری میشوند. فرصت داوری مقاله می تواند از توسعه حرفهایشان پشتیبانی کند.
مکگلین
فرایند داوری مقاله به شما کمک میکند تا نظریه علمیتان شکل بدهید و مهارت تفکر انتقادی در خود توسعه دهید. همچنین داوری به شما کمک میکند تا از پشرفتهای جدید رشتهتان زود با خبر شوید و بتوانید از آنها برای نوشتن مقالههایتان استفاده کنید. بنابراین اگرچه فرایند داوری زمان و تلاش شما را نیاز دارد در آخر ارزشمند است.
به خاطر داشته باشید که ژورنال از شما برای داوری مقاله مبتنی بر تجربهتان دعوت کرده است، اما بسیاری چیزها هستند که شما نمیدانید. بنابراین اگر کامل یک مقاله را نفهمیدید مردد نباشید و توضیح بیشتر بخواهید. بدین شکل میتوانید تصمیمی درستتر بگیرید.
الشهرور
به خاطر داشته باشید داوری، در مورد علاقه به قسمتی از اثری خاص نیست، بلکه سنجیدن اعتبار پژوهش، تازگی و دستاوردهای جدید مقاله است.
دیگر اشتباه رایج نوشتن داوری غیر متمرکز است که جزئیات در آن گم میشود. بهتر است مسائل مهم که باید بیشتر با آن سر و کار داشته باشید به وسیله ستاره دار کردن یا خلاصه کردن مشخص کنید.
واقعا دیگر دانشمندان را برای به دست آوردن فرصت داوری تشویق میکنم. داوری یادگیری تجربی عالی و کاری هیجانانگیز است. با داوری میتوانید مستقیما به پژوهشهای دست اول دسترسی داشته باشید و نسبت به ساختار استدلالی دیگر نویسندهها بابصیریت شوید.
فکر میکنم وظیفه ما محققان نوشتن داوریهای خوب است. ما همه با هم هستیم. درستی فرایند داوری وابسته به کیفیت داوری است که مینویسم.
سلنکو
یک پژوهشگر تازهکار، ممکن است کمی دلهره یا غریبی با نقد اثر کامل شده دیگران داشته باشد. کافی است تصور کنید که این پژوهش خودتان است و ببینید که چطوری میتواند بهتر آزمایش و بهتر نوشته شود.
وانگ
به یاد داشته باشید یکی از خطرناکترین تلهها در داوری عدم شناسایی و دانستن تعصبهایتان است. برای مثال، به نظر من نظر دادن و صدور حکم برای یک مقاله مبتنی بر دستاوردهای جدید خارقالعادهاش مغرضانه است. چنین داوری هیچ جایی در ارزیابی کیفیت علمی ندارد. این داوریها، ژورنالها را به انتشارهای متعصبانه و نویسندهها را تشویق به انتشار نتایج جذاب با چیدن گیلاسها میکند.
به پژوهشگران تازهکار توصیه نمیکنم که داوریهایشان را امضا کنند. حداقل تا زمانی که جایگاه ثابتی در شغلشان و احساس ثبات در حرفهیشان نیافتند بهتر است از این کار دوری کنند. اگرچه معتقدم که پروفسورهای حرفهای نیاز است داوریشان را امضا کنند. این حقیقت وجود دارد که بعضی نویسندگان ممکن نسبت به داوران کینهدار شوند. دوست داریم فکر کنیم که دانشمندان حقیقتجویان هستند، اما بشر و دانشگاه به شدت سیاسی شده است و یک مولف قدرتمند که داوری انتقادی از دانشمند تازهکار دریافت کرده است میتواند به جایگاه و چشمانداز شغلی این دانشمند آسیب جدی وارد کند.
چمبرز
برای رعایت حفظ رفتار به جا شخص باید با تمام شایستگیهایش مقاله را داوری کند حتی اگر مقاله از گروه پژوهشی رقیب باشد. بعضی
موقعیتها پیش میآید که مقالهای شما را بسیار هیجانزده میکند و ممکن است وسوسه شوید که آن را با همکارانتان به اشتراک بگذارید. اما شما باید در مقابل این اصرار مقاوم باشید و اطلاعات محرمانه را حفظ کنید.
گیلیری
حداقل در اوایل بهتر است از دعوتهای داوری استقبال کنید. میتوانید مقالههایی که ناتمام به نظر میرسند را شناسایی کنید و با فرایند داوری آشنا شوید. بسیاری از ژورنالها نوشتههایی در رابطه با داوری و تصمیمگیری به داوران میفرستند. با خواندن این راهنماها بهتر میدانید دیگر داوران چگونه مقاله را میبینند و چطور سردبیران داورها را ارزیابی میکنند. و در مورد رد، پذیرش یا اصلاح مجدد مقاله بهتر میتوانید تصمیم میگیرند.
والش
در اوایل کار حرفهایم، انرژی زیادی برای احساس گناه در مورد داوریهایم به هدر میدادم. درخواستها و یادآوریهای جدید از سردبیران سریعتر از کامل کردن داوریهایم بود و مشکل به نظر غیر قابل حل میآمد. بالاخره تصمیم گرفتم هر هفته یک مقاله ژورنال را داوری کنم. اگر هفته با مقالهای پر شده بود درخواست را قبول نمیکردم یا آن را به هفتهی بعد منتقل میکردم. اکنون از این وضعیت بسیار راضی هستم.
اسپالدین