با ما بهترين ها را تجربه کنيد
شرکت تعاوني دانش بنيان پژوهشي... شماره ثبت: ٤٠٩
با سلام خدمت دوستان، پژوهشگران، دانشجويان، همکاران و اساتيد محترم:
مقالات اکسپت شده زير به فروش مي رسد. لطفا فايل پيوست را مطالعه نماييد.
ما مسير شما را براي ورود به دنياي تحصيلات تکميلي هموار مي کنيم.
مدير روابط عمومي و مسئول فروش شرکت»
اين نمونه اي از تبليغ علني و آشکار يک شرکت تعاوني دانش بنيان پژوهشي براي فروش مقالات علمي است. متاسفانه روند شديد گسترش دانشگاه ها، افزايش سريع تعداد واحدهاي دانشگاه هاي دولتي و غيردولتي، افزايش تعداد دانشجويان شاغل به تحصيل در دوره هاي تحصيلات تکميلي (کارشناسي ارشد و دکترا)، موجب شده است کيفيت در بسياري از دوره هاي آموزشي دچار افت شديد شود. اين معضل در بسياري از موارد، خود را به اشکال گوناگون مانند تقلب در تهيه پايان نامه ها يا سرقت و کپي برداري (جزئي يا کلي) از آثار چاپ شده ديگر پژوهشگران نشان دهد. يکي از مهم ترين دلايل اين رفتار، تعداد زياد دانشجوياني است که زير نظر يک استاد فعاليت مي کنند. طبيعي است در اين وضعيت، استاد فرصت کافي ندارد بر چگونگي انجام پژوهش و تحقيق يا روند تهيه مقاله و پايان نامه نظارت کند. از طرف ديگر، تاکيد شديد مسئولان بر کميت و تعداد مقاله ها و چشم پوشي از کيفيت و همچنين ناديده انگاشتن تعمدي تقلب هاي علمي، مشوق دانشجويان براي گام برداشتن در اين مسير است. اين تعمد مسئولان دانشگاه ها براي ناديده گرفتن تقلب ها، امروزه نه تنها دانشجويان، بلکه حتي استادان را تحريک کرده است که بخت شان را بيازمايند. تاکنون در چندين نوبت، گزارش هايي از تقلب هاي استادان (مثل انتشار مقاله چاپ شده پژوهشگران ديگر به نام خود در نشريه اي ديگر) در رسانه ها منتشر شده است. اما نکته مهم اين است امروزه افت کيفيت از مرز مقاله ها عبور کرده و به سمينارها رسيده است. براي مثال، يکي از دانشياران دانشگاه آزاد همدان، با هدف ترغيب دانشجويان به فعاليت هاي علمي و پژوهشي، به دانشجويانش توصيه مي کند مقاله اي را براي يک کنفرانس تهيه و ارسال کنند. البته اين استاد در نظر داشت شيوه تنظيم مقاله و همچنين تهيه چکيده مقاله را در فرصتي مناسب به دانشجويان آموزش دهد. اما باخبر مي شود دانشجويان چکيده مقاله را تهيه کرده و به دبيرخانه همايش ارسال کرده اند که البته مقاله شان هم پذيرفته شده است. استاد از پذيرش خلاصه مقاله ها متعجب مي شود و از خود مي پرسد آيا کسي اين چکيده ها را مي خواند و آنها را ارزيابي مي کند يا خير؟ به همين دليل تصميم مي گيرد با نامي مستعار چکيده مقاله اي را به اين کنفرانس بنويسد. او در بخشي از چکيده مقاله اش نوشت: «ابزارهاي پژوهش شامل مقياس همنوايي منوچهر و محمود و همچنين پرسش نامه چندوجهي سنجش تصميم گيري مش مراد و همسرش هستند. نتايج تحليل کواريانس چندمتغيري نشان داد قهربودن مش مراد با برادر بزرگ ترش مي تواند به صورت معناداري کاهش محصول ذرت را به دنبال داشته باشد (٢٧/٥ و ٠١/٠> P = ٩٨، F٢). براساس يافته هاي اين پژوهش مي توان اين گونه نتيجه گيري کرد چنانچه اين مقاله پذيرش بگيرد، نشان دهنده اين است که شما هدفي جز کلاه گذاشتن بر سر دانشجويان بخت برگشته نداريد. همچنين نشان دهنده به ثمرنشستن زحمات چند سال اخير وزارت علوم است! بايد گريست به حال اين وضعيت که چنگيز و تيمور هم به اين عمق، زخمي بر پيکره اين مرزوبوم نزدند». همان گونه که استاد حدس مي زد، اين مقاله هم پذيرش گرفت چون هيچ کسي واقعا اين چکيده مقاله ها را نمي خواند، بلکه به لطف پيشرفت فناوري، سيستم پذيرش مقاله، همه مقاله ها را مي پذيرد و نتيجه را به پژوهشگر اطلاع مي دهد. امروزه با توجه به صندلي هاي خالي چندصدهزاري دانشگاه هاي دولتي و غيردولتي (که دستمايه طنز در محافل خانوادگي شده اند)، همه پذيرفته اند دانشگاه هاي ما امکان گسترش کمي بيش از اين را ندارند. کمي هم به فکر توسعه کيفي باشيم.